سرچشمۀ حقوق طبیعی

معیار سکولاریزم و حاکمیت دموکراتیک ملیست


رها بزرگمهر
ده رباعی

دهم اکتبر 2009


پیدائی هر پدیده در قانون است
آئین طبیعت آفرین، قانون است
پیدایش هر چیز ِطبیعی، خردیست
کوچشم نیاز و نظم آن، قانون است



پیدایش هرطبیعتی درخود ِاوست
نظمیست که چشمۀ خرد خانۀ اوست
هـر نظم، بپا فراخت عقل ِهستی
حقیست، که می شکوفد و پایۀ اوست



حقیست طبیعی و نهادی بشریست
این مایۀ هستی آن نیاز بشریست
آنکس که بضد این طبیعت برخاست
چون دیو پی شکار نسل بشریست



حق چیست؟ طبیعت ِنیاز بشریست
او چشمۀ اخلاق و کمال بشـریست
استاد ِطبیعت است سازندۀ او
رسمی که ز قانون و خصال بشریست



کار و هنرِ بشر فراجوئی اوست
دریابی سمت ومرز وعقلیت اوست
ذهنی که شود خالق حق بشری
رازی زنـَدانی وزخودکامی اوست



حق، خود خردیست بسته برعقل بشر
کانیست زعلم، بسته برعلم بشر
چون عقل طبیعت آفرینندۀ اوست
زآنروی ستوده شد به چشمان بشر



حق چشمه ی پیدایش هستی بودست
اصلیست، که همزاده ی هستی بودست
قانون تکامل آفرید بشریست
عـقلی که سخن پایه ی هستی بودست



سرچشمۀ حق نه آسمان و نه کس است
نه داعی قانون، نه شریعت، نه امام و هوس است
فرزانه طبیعت است، قانونگر(آئین گر)او
رازی که بدون آن، نه هستی، نه کس است



آهنگ کـند طبیعت ار هستی نو
بن پایه برابریست، شکل نو در نو
جانمایه همان حقوق ِنظم آرایند
گر نقض شوند، تنش فزایند ازنو



هستی ابدیست،این گهرمایۀ اوست
رازیست، که آئین ازل دایۀ اوست
نظمیت او دانش جاویدانی ست
عقلی که خودآفریده گی پایۀ اوست


 

Copyright © by همبستگی شهروندان. Alle Rechte vorbehalten.
Diesen Artikel ausdrucken

[ Zurück ]